
یکى از محرمات که از عوامل غیبت هم بهشمار مىرود، مسخره کردن است و شک نیست که سخریه و استهزاء یکى از عواملی است که بسیارى از اوقات انسانهاى ضعیفالایمان را وادار به غیبت مىکند. فراموش کردن خداوند یکی از پیامدهای مسخره کردن است.
مسخره کردن و دست انداختن دیگران به نامهای مختلف از قبیل طنز، جوک و غیره پدیدهای نابهنجاری است که از نظر قرآن و شرع، رفتاری مذموم و نکوهیده شمرده شده است.
یکى از محرمات که ازعوامل غیبت هم بهشمار مىرود، مسخره کردن و استهزاء است و شک نیست که سخریه و استهزاء یکى از عواملی است که بسیارى از اوقات انسانهاى ضعیفالایمان را وادار به غیبت مىکند.
آرى، هستند کسانىکه بهمنظور بىاعتبار کردن دیگران از عامل تمسخر بهره مىگیرند و براى مجلسآرایى و خنداندن حاضران از آبرو و حیثیت دیگران مایه مىگذارند و با کارهایى از قبیل تقلید در راه رفتن، سخن گفتن، غذا خوردن و خلاصه به هر طریقى از اشاره و کنایه و... دیگران را به مسخره مىگیرند و از این راه حس خودپسندى و انتقامجویى خویش را اشباع مىکنند و حداقل با خرج کردن آبروى دیگران مستمعان و دوستان خود را راضى مىسازند و بدین جهت است که قرآنکریم از این عمل شدیداً نهى کرده و آنرا بهعنوان ظلم و ستم مورد توبیخ و تهدید قرار داده است و امر به توبه مىکند.
خداوند متعال درآیه 11 سوره حجرات در رابطه با ضرورت پرهیز از مسخره کردن دیگران فرموده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یَکُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یَکُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ».
در این آیه خداوند فرموده است: «اى کسانىکه ایمان آوردهاید نباید گروهى از مردان شما گروه دیگر را استهزاء کنند، شاید آنها که مورد استهزاء واقع مىشوند بهتر از مسخره کنندگان باشند و همچنین زنان یکدیگر را مسخره نکنند، زیرا ممکن است زنان مسخره شده از آنها که مسخره مىکنند بهتر باشند و مبادا از یکدیگر عیبجویى کنید و زنهار از اینکه یکدیگر را با القاب زشت و ناپسند یاد کنید که پس از ایمان آوردن، نامى که نشان از فسق و فجور دارد بسیار زشت است و هر کس که از این رفتار توبه نکند ستمگر و ظالم است».
همچنین در آیه 67 سوره بقره آمده است: «وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ؛ و هنگامىکه موسى به قوم خود گفتخدا به شما فرمان مىدهد که ماده گاوى را سر ببرید گفتند آیا ما را به ریشخند مىگیرى گفت پناه مىبرم به خدا که [مبادا] از جاهلان باشم».
ابعاد تمسخر
در آیات قرآنی از دو منظر به مسئله استهزا توجه شده است: نخست از منظر
امور اعتقادی و مسائل مرتبط با آن است. این آیات که مربوط به حوزه عقیده و
دین است به مسأله تمسخر مخالفان دین اشاره میکند و آنان را از این کار
بازمیدارد و تهدید میکند.
دوم از منظر امور اخلاقی به این مسئله توجه داده شده که اینگونه رفتار نه تنها در شأن مؤمنان نیست بلکه ناهنجاری است که میبایست از آن پرهیز کرد. از اینرو قرآن با اشاره به منشأ این ناهنجاری و آثار و پیامدهای اجتماعی و روحی و روانی آن و بیان عاقبت این کار به کسانیکه در این وادی به استهزای مؤمنان میپردازند و آنرا امری عادی برمیشمارند هشدار داده و تهدید به مجازات و کیفری سخت در آخرت میکند.
ریشههای روانی و اجتماعی تمسخر
از نظر قرآن ریشههای متعددی را میتوان برای این ناهنجاری اخلاقی برشمرد.
از جمله علل این رفتار جهل و نادانی است. به این معنا که انسان جاهل بدون
توجه به مسائل و فهم و درک درست آن تنها بر پایه ظاهر حکم کرده و رفتاری را
به تمسخر میگیرد که اگر خوب دقت کند و در آن تأمل نماید درمییابد که این
دسته از رفتارها در آن اندازه نیست که بتوان آن را زشت شمرد و به تمسخر
گرفت. بسیار دیده شده است که برخی از استهزاکنندگان بدون فهم مسئله به
تمسخر کردن میپردازند.
دومین عاملی که موجب میشود تا شخص یا گروهی به تمسخر دیگران بپردازند خود برتربینی و غرور و خودخواهی قومی و نژادی است. اینکه انسان خود را برتر از دیگران بداند باعث میشود که دیگران را خوار و کوچک شمارد و به استهزا رفتار و کردار دیگران اقدام کند و برای آنان جوک و لطیفه بسازد. این دسته از اشخاص و یا گروههای اجتماعی و یا قومی بر این باورند که خودشان از دیگران بهتر هستند و به تعبیر قرآنی خود را خیر و خوب مییابند و هر آنچه خود میکنند و یا میگویند بهعنوان گفتار و رفتار پسندیده دانسته و آنرا برتر مییابند.
انگیزه تمسخر دیگران
به نظر میرسد دو دسته هستند که علاقه شدیدی به تمسخر دیگران دارند. یکی
گروههای قومی و یا اجتماعی که به جهت اختلاف طبقاتی اجتماعی و یا قومی یا
دستهبندیهای حزبی و گروهی به تمسخر دیگران بهعنوان یک گروه و یا قوم و
یا طبقه اقدام میکنند و برای آنان جوک و لطیفه میسازند و دیگر گروه زنان
میباشند.
سخن از این نیست که زن و یا مردی این کار را میکند بلکه سخن از زنان(بهعنوان یک جنس) و یا گروهها (قوم) است که به این کار اقدام میکنند و برای گروههای دیگر و دستهای از زنان این جوکها را میسازند. تأکید بر زنان از آن روست که گروهی از زنان هرگاه در یک جا گرد هم آیند به تمسخر جماعت دیگری از زنان میپردازند و آنان را دست میاندازند با این باور که خودشان از نظر گفتار و رفتار، پسندیده تر از آن گروه هستند. از این رو خداوند برای اینکه این ناهنجاری را از ایشان دور سازد به آنان هشدار میدهد که اگر از جهل خود دست بردارند و در رفتار دیگران دقت کنند، متوجه میشوند که آنان شاید از خودشان بهتر بوده و رفتار و گفتارشان پسندیدهتر باشد.
انسان هرگاه خودش را بیش از اندازه باور داشته و به خود مغرور باشد دیگری را پست و خرد میانگارد و خوار و خفیف میدارد و به تمسخر رفتار و گفتار آنان میپردازد. از این روست که یکی از علل سرپیچی از دعوت پیامبران و عدم گرایش به حق و حقیقت این است که خود را برتر یافته و مغرور به خود شده و از خود متشکر باشد. چنانکه آیات 8 و 9 و 31 تا 35 سوره جاثیه به این مورد اشاره دارد.
قرآن در این آیات توضیح میدهد کسانی خود را برتر میدانند و در دام غرور میافتند که خود را در جایگاه اجتماعی و یا علمی برتر بیابند. بنابراین ریشه غروری که موجب میشود دیگران را پست و حقیر بشمارند و به تمسخر آنان بپردازند، جایگاه اجتماعی و علمی آنان است.
در آیه 83 سوره غافر نیز در این رابطه آمده است: «فَلَمَّا جَاءتْهُمْ
رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ
وَحَاقَ بِهِم مَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون؛ و چون پیامبرانشان دلایل
آشکار برایشان آوردند به آن چیز [مختصرى] از دانش که نزدشان بود خرسند شدند
و [سرانجام] آنچه به ریشخند مىگرفتند آنان را فروگرفت».
به هر حال
رفاه و سرخوشی از عوامل مهم مسخرگی دیگران است. کسانیکه از امکانات و رفاه
دنیوی بالایی برخوردارند خود را از طبقات عادی مردم برتر دانسته و برای
آنان جوک و لطیفه میسازند و یا رفتار ایشان را مسخره میکنند.
در آیه 12 بقره در این رابطه آمده است: «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَیَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ اتَّقَواْ فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَاللّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ؛زندگى دنیا در چشم کافران آراسته شده است و مؤمنان را ریشخند مىکنند و [حال آنکه] کسانىکه تقواپیشه بودهاند در روز رستاخیز از آنان برترند و خدا به هر که بخواهد بىشمار روزى مىدهد».
ریشه دیگری که قرآن برای تمسخر بیان میکند دشمنی و انتقام از دیگران است. هرکسیکه از شخصی و یا گروهی ضربه خورده باشد و در برابرش کم بیاورد با روش ناهنجار تمسخر میکوشد تا خود را بازسازی کند و روحیه از دست رفتهاش را بازگرداند و به خود وجاهت و منزلت دروغین بخشد. از اینرو میکوشد تا با حربه تمسخر، جبران شکست کرده و از طرف مقابل انتقام بگیرد. بسیاری از جوکها و لطیفههای سیاسی که برای اقوام و گروههای نژادی ساخته شده است از این رو بوده است.
در آیات 58 و 59 سوره مائده در رابطه با تمسخر آمده است: «وَإِذَا
نَادَیْتُمْ إِلَى الصَّلاَةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِکَ
بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یَعْقِلُونَ﴿۵۸﴾قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ هَلْ
تَنقِمُونَ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَیْنَا
وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلُ وَأَنَّ أَکْثَرَکُمْ فَاسِقُونَ؛ و هنگامىکه
[بهوسیله اذان مردم را] به نماز مىخوانید آنرا به مسخره و بازى
مىگیرند زیرا آنان مردمىاند که نمىاندیشند، بگو اى اهل کتاب آیا جز
این بر ما عیب مىگیرید که ما به خدا و به آنچه به سوى ما نازل شده و به
آنچه پیش از این فرود آمده است ایمان آوردهایم و اینکه بیشتر شما
فاسقید».
از نکتههایی که در این آیه آمده است آن که از «لعب» یعنی
بازی سخن میگوید. لعب در فرهنگ قرآنی نوعی بازی کودکانه و بیهوده و بیهدف
است. در اینجا بیان میدارد که دشمنان برای انتقامگیری به بازی روی
میآورند و مسخرگی پیشه میکنند تا شما را بیازارند.
اگر بخواهیم ریشه دیگری برای تمسخر بیابیم باید به مسئله نادیده گرفتن رفتار ناپسند خود از سوی مسخرهکنندگان اشاره کرد. قرآن در این رابطه در ایه 10 سوره روم و 7 و 8 جاثیه بیان میدارد که مسخرهکنندگان اعمال بسیار زشت و نابهنجار خود را نمیبینند و بر خود کور و بر دیگری بینایند. پس به این دلیل دیگران را مسخره میکنند و رفتار زشت خود را نمیبینند.
آثار و پیامدهای تمسخر
در این جا میتوان از دو منظر به پیامدها نگریست؛ یکی آنکه درباره آثار
اجتماعی و روحی و روانی و یا به زبان دقیق تر از مسئله مجازات
مسخرهکنندگان بهعنوان آثار سخن بگوییم و بیان داریم که قرآن چه مجازاتی
برای این عمل زشت و نابهنجار مشخص کرده است. چنانکه در برخی از کتب بر
پایه آموزههای قرآنی و بیانات الهی به مجازات تمسخرکنندگان بهعنوان آثار و
پیامدهای استهزا اشاره شده و بیان گردیده است که از آثار این عمل در دنیا و
آخرت میتوان به حبط اعمال، ارتداد، حسرت در قیامت و خواری و ذلت و عذاب
اخروی اشاره کرد.
دوم آنکه از منظر آثار اجتماعی و تأثیرات زیانبار تمسخر بپردازیم. در اینجا به این بخش بیشتر توجه میدهیم تا دریابیم که قرآن چه آثار و پیامدهایی برای این رفتار نابهنجار بیان میکند.
از آثار نخست این عمل نابهنجار میتوان به مسئله دامن زدن به اختلافات میان قومها و گروهها اشاره کرد. به این معنا که مؤمنان را از یک دیگر دور ساخته و الفت و عشق را از ایشان میراند و موجبات عداوت در میان ایشان را فراهم میآورد. از این روست که قرآن در سوره حجرات از اموری چون غیبت و تمسخر بازداشته و از مؤمنان خواسته که این شیوه رفتاری را کنار گذاشته و به تمسخر و غیبت دیگران نپردازند.(حجرات آیه ۱۱)
دومین پیامدی که میتوان بدان اشاره کرد مسئله ارتداد است. کسانیکه به تمسخر دیگران و به ویژه مومنان می پردازند با این روش دلهایشان میمیرد و اندک اندک از دایره ایمان خارج میشوند. (توبه آیه ۶۴ تا ۶۶)
سومین اثر و پیامد تمسخر دیگران فراموشی خداوند است. به این معنا که موجب می شود تا دلها سخت شده و یاد خدا و قیامت از دلها بیرون رود. (جاثیه آیه ۳۴ و مومنون آیه ۱۱۰)
راهکارهای رهایی از تمسخر
برای رهیدن از این نابهنجار اجتماعی و اخلاقی، قرآن دستور میدهد که
مؤمنان افراد تمسخر کننده را پند دهند(هود آیه ۸۷) و از همنشینی با آنان
پرهیز نمایند(انعام آیه ۶۸ و حجر آیه ۹۴) و از دوستی با آنان خودداری
کنند.(مائده آیه ۵۷) و در صورتیکه این کار از سوی دشمنان خدا و دین صورت
گیرد به مقابله به مثل هم اقدام کنند.(هود آیه ۳۸)
حجتالاسلام والمسلمین سیداحمد میرعمادی، نماینده ولیفقیه در استان و امام جمعه خرمآباد در گفتوگو با خبرنگار ایکنا گفت: «استهزا» در لغت بهمعنای طلب تحقیر است با هر وسیلهای که صورت گیرد. در اصطلاح عبارت است از مسخره کردن افراد، یا برخی امر و با گفتار یا کردار، مانند اشاره با چشم یا دیگر اعضای بدن که این عمل بیشتر به قصد تحقیر و توهین دیگران صورت میگیرد.
جبران کمبود شخصیت و تقویت روحیه از دلایل تمسخر
وی با بیان اینکه گاهی نیز مسخره کردن با هدف دیگری مانند جبران کمبود
شخصیت، تقویت روحیه خود با تضعیف روحیه دیگری انجام میشود، اضافه کرد:
البته استهزا و مسخره کردن تنها محدود به این موارد نیست در برخی مواقع نیز
انسانهایی هستند که با اعمال و گفتار و رفتار خود آیات الهی، انبیا و
مؤمنان را به تمسخر میگیرند.
حجتالاسلام میرعمادی اضافه کرد: در قرآن و روایات از عوامل متعدد برای
دوزخی شدن انسان نام برده شده که مهمترین آنها عبارت از گناه و معصیت،
کفر و نفاق، منحرف کردن مردم از راه خدا، قتل عمد، پیروی از شیطان، شرک و
بتپرستی، ظلم و ستم هستند.
نماینده ولیفقیه در لرستان با اذعان به
اینکه در این میان، استهزای آیات الهی یکی از همین عوامل است که رسول
خدا(ص) در وصیت خود به آن اشاره فرموده است، گفت: در قرآن، کیفر استهزاگران
انبیا و آیات الهی و مؤمنان جهنم است و برای آنان عذابی دردناک و خوار
کننده است.
وی اضافه کرد: عذابی که هیچگاه از آن خارج نشده و عذر آنان نیز پذیرفته
نخواهد شد و در برابر فریاد آنان برای خروج، با لحنی تحقیر کننده به
خاموشی فراخوانده شد نه اعمالی که در دنیا انجام دادهاند برایشان سودی
خواهد داشت و نه یاورانی که غیر از خدا برای خود برگزیدهاند از اینرو
آنان در آخرت هیچ کمک و یاوری نخواهند داشت.
حجتالاسلام میرعمادی
یادآور شد: روشن است کسیکه آیات خدا را به بازیچه بگیرد به هیچ یک از اصول
و فروع دین، پایبند نیست و جزای چنین کسی دوزخ است.
«کپی رایت رعایت شود»